به قلم مدیر مسئول

اوقات فراغت یا نیمه فراغت

اوقات فراغت، تأثیری بسیار مهم انکارناپذیر در شکل گیری شخصیت جوانان و نیز در فرآیند هویت پذیری آنان دارد.

مهاباد/بالویز/فَراغت به زمان‌هایی اطلاق می‌شود که افراد کار ضروری برای انجام ندارند و معمولاً در این مواقع تمایل به انجام فعالیت‌های فرح‌بخش و نشاط‌ آور بیشتر می‌شود.

به گزارش سرویس تحلیل،پایگاه خبری بالویز” اوقات فراغت زمان‌هایی است که فرد آن را طبق تمایل شخصی خود و برای خود تنظیم می‌کند و برنامه آن در مورد هرکس متفاوت است و به سلیقه، نیازهای روحی، سن و توان مالی فرد بستگی دارد.

جهان امروز با مسائل و پدیده های جدیدی روبه روست که بسیاری از آنها زاییده تحولات صنعتی و پیچیدگی روز افزون زندگی بشری است.

از جمله این مسائل می توان به نمونه گذران اوقات فراغت اشاره کرد که چگونگی بهره وری از آن، تأثیر بسزایی در زندگی فردی و اجتماعی جوانان و نوجوانان و اردو به لحاظ کارکردهای متنوع آن، وقت، ذهن و توان بسیاری از صاحب نظران علوم انسانی را به خود اختصاص داده است.

در دوره های پیشین، نحوه گذران اوقات فراغت، میان جوامع به عنون یک مسئله اجتماعی مطرح نبوده و از دلایل مم آن، می توان به سنتی بودن جوامع و پایین بودن رشد تکنولوژی و به دنبال آن، ایجاد روابط عمیق عاطفی میان افراد و نیز حضور آنها در خانواده های گسترده اشاره کرد.

در حالی که امروزه،رشد روزافزون صنعت و دست یابی به امکانات رسانه ای و دگرگونی های فرهنگی ناشی از آن،تغییرات عمیقی را در بافت و ساخت خانواده ها ایجاد کرد و سبب تحول در شکل خانواده،از گسترده به هسته ای شده است.

در قدیم، به سبب وجود استحکام میان روابط خانوادگی، ایلی و عشیره ای، امکان ارتباط با خویشاوندان و گفت و شنو آنها به راحتی فراهم می شود و مردم در فرصت های مناسب و در اوقات فراغت خویش، به دید و بازدید با آشنایان خویشاوندان خود می پرداختند.

بنابراین،شاید هیچ گاه احساس دل تنگی و افسردگی و بی حوصلگی که از دستاوردهای زندگی صنعتی است، به سراغ آنان نمی رفت و بدین ترتیب؛ دغدغه اوقات فراغت نداشتند.

در زمان ما نیز که عصر ارتباطات نام گرفته و ثانیه ها در رقابتی تنگاتنگ با یکدیگر قرار گرفته اند و امکانات رسانه ای پدیدار شده، امکان همکاری و ارتباط مستقیم انسان ها با یکدیگر، به مراتب کمتر از گذشته شده است.

زندگی جدید، به کوچک شدن ابعاد خانه و خانواده منجر شده و سکونت در آپارتمان ها و خانه های کوچک، امکان دید و بازدیدهای فامیلی را به کمترین حد رسانده است.

از سوی مشاغل جدید نیز به نوبه خود، فردگرایی وارث داده و در مجموع، تغییرات اجتماعی و فرهنگی توجه هر چه بیشتر مسئولان و صاحبنظران به پدیده اوقات فراغت شده است.

در جوامع امروزی، انسان خسته از زنجیر ماشینیزم، اوقات فراغت خود را، فرصتی برای پرداختن به زندگی شخصی خود می داند و می کوشد از لحظه های آن، بیشترین بهره را ببرد.

از سویی، چون انسان موجودی انتخاب گر است،همه افراد اجتماع، در سپری کردن این اوقات، به یک گونه فکر و عمل نمی کنند.

اهل ایمان، از اوقات فراغت خود، نردبان برای رسیدن به خدا و تکامل معنوی خود می سازند. بدین ترتیب، در اوقات فراغت خویش بیش از هر زمان دیگر به خدا نزدیک و شکوه لحظه های نیایش، در کام آنها ماندگار می شود. از این رهگذر، در جای جای زندگی آنها نقش های جاودانی را از این اوقات به یادگار می ماند.

عالمان از این گونه فرصت ها برای شکوفایی عالی و اندیشیدن سود می جویند، تفکری که بزرگان دینی، ساعتی از آن را بهتر از هفتاد سال عبادت می دانند و در پرتو آن، به سوی خالق بی نیاز ره می سپارند.

هنرمندان نیز اوقات فراغت خود را به منظور آفرینش آثار هنری و نوآوری به کار می گیرند. ورزشکار نیز این فرصت های کم نظیر، برای پرورش جسم و جان خویش بهره می جوید.

در این میان برای برخی افراد اوقات فراغت، از ملال آورترین و اندوه بارترین زمان ها به شمار می رود و می پندارند که یا فرصتی است برای درهم شکستن ارزش ها، هنجارها و قواعد اجتماعی زندگی شان.

بر این اساس، ضرورت استفاده بهینه از پنجره های باز زندگی انسان، به خوبی آشکار می شود. فرهنگ های گوناگون هر یک به نوعی به نهادینه شدن اوقات فراغت تأکید می ورزند.

و جود ضرب المثل هایی همچون «شیطان برای دست های بیکار، کار می تراشد» یا «مغز تنبل، کارگاه شیطان است»، پیرو این واقعیت است که اگر انسان از ساعت ها و لحظه های آزاد زندگی خود در جهت رشد و کمال فردی و اجتماعی خود استفاده نکند، ای بسا این فرصت ها، وبال گردن او می شود و پی آمدهای تلخ و ناگواری را برای او و دیگران به همراه دارد.

در سال های اخیر، روان شناسان و جامعه شناسان، ضرورت استفاده بهینه از اوقات فراغت را به نسل جوان جامعه گوشزد کرده و از زیان های بهره گیری نادرست از این زمان ها سخن به میان آورده و مباحثی همچون آسیب شناسی اوقات فراغت را مطرح و بررسی کرده اند.

بسیاری از نوجوانان و جوانان بر این باورند که اوقات فراغت، فرصتی برای خوشگذرانی، تن آسایی و لذت جویی است. آگاه نبودن والدین یا بی توجهی آنان به این مسئله، از عواملی است که به این باور و برداشت غلط دامن می زند.

همچنین بر اثر نبود یا کمبود امکانات تفریحی مناسب با برخی از نوجوانان و جوانان نیازهای تفریحی و عاطفی خود را از راه های خلاف و غیرمجاز تأمین می کنند. در نتیجه با رواج تفریحات ناسالم، دریچه ای برای ورود جوانان به بزهکاری و انحراف باز می شود.

سن جمعیت کشور ما جوان است و در این میان، مسئولین، خانواده ها و وسایل ارتباط جمعی موظفند خطرها و آسیب های ناشی از گزینش های نادرست نوجوانان و جوانان را در گذران اوقات فراغت، به آنان یادآوری کنند.

همچنین با متانت و دوراندیشی لازم، با نسل آینده ساز جامعه در زمینه استفاده بهینه از فرصت ها، هم فکری کنند و وسایل و امکانات لازم را در این باره در اختیار آنان قرار دهند.

دین مبین اسلام، تفریح را یکی از نیازهای طبیعی و ضروری بشر می شمارد و اهمیت آن را برابر دیگر نیازهای زیستی ـ اجتماعی انسان می داند.

بدیهی است به همان اندازه که انسان در مقام اشرف مخلوقات، به رعایت الگوهای دینی و واجبات شرع مقدس تعهد دارد، در برابر توجه به اوقات فراغت نیز مسئول است.

بنابراین، هر مسلمانی وظیفه دارد اهمیت این مقوله را از یاد نبرد از ظرفیت های سازمانی به بهترین شکل بهره برداری می کند.

انواع اوقات فراغت

جامعه شناسان، به لحاظ اهمیت نقش و اوقات فراغت در تکوین شخصیت افراد یک جامعه، به ویژه کودکان، نوجوانان و جوانان، طبقه بندی های گوناگونی را برای این مسئله ارائه کرده اند که یکی از معروف ترین آنها چنین است:

۱٫ فراغت بیمارگونه (بی برنامه)

گذراندن اوقات فراغت بدون برنامه ریزی، «فراغت بیمارگونه» یا «خلاء فراغت» نام دارد. این نوع فراغت را می توان با اتلاف وقت و بیهودگی مترادف دانست. که بر اثر آن، مشکلات بسیاری گریبانگیر فرد و جامعه می شود.

ایستادن سر کوچه یا سر گذر و پرسه زدن در خیابان ها، شیوه های اصلی گذران فراغت بی برنامه است. این نوع گذران فراغت، پی آمدهای ناخوشایند فردی و اجتماعی را در پی دارد.

۲٫ فراغت انفعالی (غیرفعال)

نوعی دیگر از فراغت، فراغت انفعالی است که فرد در آن، پذیرنده محض است و او در این وضعیت، فقط دریافت کننده محرک های صوتی و تصویری است.

گوش کردن به رادیو، تماشای تلویزیون، استفاده از اینترنت و بازی های رایانه ای، در ردیف وسایل و ابزاری به شمار می روند که اوقات فراغت متقاضیان خود را به فراغت انفعالی تبدیل می کنند.

این نوع فراغت خود با اطلاعات بی شماری (چه مثبت و چه منفی) روبه رو می شود و او را گیرنده صرف دانش و نه عامل به آن بار می آورد.در نتیجه، اراده و نوآوری مخاطبان از آنان گرفته می شود.

جامعه شناسان بر این باورند که ورود تلویزیون به خانه، خانواده ها را به خانوار تبدیل کرده است؛ یعنی به گروهی از افراد که فقط با یکدیگر هم خانه اند و زیر یک سقف زندگی می کنند ولی روابط آنها با یکدیگر، از بعد عاطفی و روانی به دور است.

تلویزیون، رایانه و بازی های رایانه ای، رقیبان جدی افراد در برقرای ارتباط و هم فکری میان اعضای خانواده به شمار می روند و فرصت کمی را برای درد دل کردن و گفت وگوی صمیمانه به اعضای خانواده می دهند.

در این میان، تلویزیون جایگاه و تأثیر ویژه ای در خانواده و جامعه یافته است و بیشتر افراد به منظور تماشای برنامه های تلویزیون یک جا جمع می شوند.

همچنین از آن جا که برنامه های تلویزیونی را می توان با معیارها، هنجارها و نظام اعتقادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه منطق ساخت، جنبه آسیبی کمتری دارد.

حال آنکه استفاده از انواع برنامه های ماهواره ای، و استفاده از شبکه های اجتماعی متنبل به عنوان مشکل جدی، حیات فرهنگی خانواده ها را تهدید می کند.

استفاده بیش از حد از سیستم های رایانه ای که گاه هاست اعتیاد گونه به خود می گیرد بر مشکلات روحی و اخلاقی، به بروز اختلالاتی همچون «صرع نوری یا تصویری» می انجامد.

توصیه پژوهشگران علوم ارتباطات بر این است که نوجوانان دانش آموز، در شبانه روز حداکثر بیش از دو ساعت در مقابل دستگاه های تصویری نظیر تلویزیون، موبایل و کامپیوتر قرار نگیرند.

برای جلوگیری از اعتیاد الکترونیکی، شایسته است کلیه دستگاه های تصویری و صوتی در اتاق نشیمن عمومی قرار گیرند و از اختصاصی کردن آنها در اتاق ویژه فرزندان خودداری شود.

۳٫ نیمه فراغت

«نیمه فراغت» به وضعیتی اطلاق می شود که طی آن، کار و فراغت با یکدیگر ترکیب و همزمان انجام می شوند. در چنین شرایطی، لذت خلق و آفرینش آثار هنری و ظرافت های کاری و به دنبال آن درآمد حاصله درهم می آمیزند و از آن، به اوقات نیمه فراغت تمجید می کنند.

سرگرم شدن به فعالیت های هنری همچون نقاشی، مجسمه سازی، منبت کاری و معرق که لذت و کار و درآمد را همزمان تأمین می کنند، وضعیتی را پدید می آورند که در اصطلاح بدان نیمه فراغت گفته می شود.

۴٫ فراغت فعال

در «فراغت فعال» فرد برای فعالیت های فردی و اجتماعی تحرک، پویایی و حضور فعال و موثر دارد.چنین فرآیندی، به زمینه مساعدی را برای رشد شخصیتی و بلوغ اجتماعی و نیز شکوفایی استعدادهای او فراهم آورد.

از سوی دیگر،راهکارهای مناسبی را برای رویارویی با عرصه ها و صحنه های مختلف اجتماعی و فرهنگی و حل مشکلات ارائه می دهد. در این شیوه، از اوقات فراغت به بهترین شکل بهره برداری و اهداف آن محقق می شود. بدین ترتیب، کار و لذت و تفریح سالم به دست می آید.

این نوع فراغت، نقطه مقابل فراغت انفعالی به منزله نوعی کارگاه آموزشی بسیار متنوع است که شخص در آن ضمن نقش آفرینی، جنبه های مختلف وجودی خود را کشف و به عنوان یک «شهروند مطلوب» شناخته می شود.

بنابراین، نه این نوع اوقات فراغت، به عنوان پروسه ای به منظور هویت یابی و بروز خلاقیت و ابتکار عمل می توان یاد کرد.

چه نیکوست که کارگزاران و دست اندرکاران مقوله اوقات فراغت، به ترویج و اشعه این شیوه و الگوی تازه و پربار اهتمام ورزند و اقدام لازم را برای فرهنگ سازی نهادینه کردن آن فراهم آورند.

ترغیب جوانان به ورزش، به ویژه ورزش هایی که خوی پهلوانی را در افراد درونی می سازد، همچون ورزش باستانی و نیز ترویج فرهنگ گردشگری و ایجاد امکانات لازم برای جوانان به منظور حضور در عرصه های اجتماعی و فرهنگی، می تواند از راهکارهای رشد و تکامل این نوع فراغت در جامعه باشد.

اوقات فراغت، تأثیری بسیار مهم انکارناپذیر در شکل گیری شخصیت جوانان و نیز در فرآیند هویت پذیری آنان دارد.

بر این اساس، سهم اوقات فراغت، در برنامه روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه همه مردم جامعه، به ویژه جوانان بسیار بالاست.

از این رو، خانواده ها، مربیان و مسئولان موظفند به شکل بهتر و سنجیده تر به منظور استفاده بهینه از این اوقات طلایی، برای گروه جوان اجتماع برنامه ریزی کنند.

استاندارد جهانی اوقات فراغت در جهان با استاندارد اوقات فراغت در ایران تفاوت معنادار و چشمگیری دارد و در حقیقت، مردم ایران اوقات فراغت بیشتری دارند.

مهاباد/بالویز/۱۴۰۲/۰۴/۰۸-۰۱:۱۲:۵۸/خبر۳۷۶۸/کدخبر۱۸۰۵۶/پ۱۳۳/