به قلم مدیر مسئول

آشنایی با پدر سینمای آفریقا

اولین کسی بود که فیلمی به زبان آفریقایی ساخت،به همین دلیل او را "پدر سینمای آفریقا" می دانند.

مهاباد/بالویز/عثمان سمبنه (به فرانسوی: Ousmane Sembène) ‏(۱ ژانویه ۱۹۲۳ — ۹ ژوئن ۲۰۰۷)‏ نویسنده، بازیگر، نمایش‌نامه نویس و کارگردان سنگالی‌تبار فرانسوی بود.

به گزارش سرویس فرهنگی و هنری،پایگاه خبری بالویز؛ عثمان سمبن – متولد ۱۹۲۳ در “زینگوئینکور” سنگال – نام آورترین فیلمساز قاره آفریقا،و زبان کویای سینماگران و هنرمندان این قاره است.

او در جنگ جهانی دوم به عنوان سرباز در ارتش فرانسه جنگید و پس از آن مدتی در فرانسه اقامت داشت و به کارهایی در بارانداز بندر مارسی می پرداخت و در عین حال نویسندگی می‌کرد.

چند رمان و مجموعه داستان او تاکنون به چاپ رسیده و در زمره نویسندگان بزرگ آفریقا نیز به‌شمار می‌رود .

عثمان سمبن از معدود فیلمسازان آفریقایی است که فیلم‌هایش در آمریکا و اروپا به نمایش در می آید و با استقبال روبرو می‌شود.

عثمان سمبن در سال ۱۹۸۲ کارگردانی یک محصول مشترک سنگال و آلمان فدرال را به عهده گرفت.

تاثیر آثار عثمان سمبنه فیلمساز را نباید دست کم گرفت،فیلم‌های او که به سبک نئورئالیستی ساخته می‌شد،مربوط به مردم طبقه کارگر بود و تمایل داشت از بازیگران غیرحرفه‌ای استفاده کند.

این به او اجازه داد تا زندگی آفریقایی را با شرایط خاص خود بازنمایی کند و بر شخصیت های آفریقایی به عنوان افرادی متمایز، متفکر و سخنور فراتر از کلیشه های قابل پیش بینی تمرکز کند.

او همچنین اولین کسی بود که فیلمی به زبان آفریقایی ساخت،به همین دلیل او را “پدر سینمای آفریقا” می دانند.

او با بیان معروف « اروپا مرکز من نیست »، صدای پیشرو در میان گروهی از فیلمسازان بود که اغلب از آنها به عنوان «پیشگامان» سینمای آفریقا یاد می‌شود که در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ ظهور کردند.

او منتقد سرسخت استعمار به شمار می رفت که این مضامین در ۹ فیلم بلند او که بین سال‌های ۱۹۶۶ و ۲۰۰۴ ساخته شده‌اند به‌شدت دیده می‌شود.

او در بندر تجاری Ziguinchor در منطقه Casamance در سنگال مستعمره متولد شد.

زندگی اولیه او شامل کار به عنوان ماهیگیر و انواع مشاغل دیگری بود.

سپس به عنوان سرباز در ارتش استعمار فرانسه نام نویسی کرد و به عنوان یک پیاده نظام در ارتش فرانسه پیوست.

پس از خدمت در جنگ جهانی دوم، سمبن نقش فعالی را در سنگال در جنبش کارگری داشت.

با این حال،در اواخر دهه ۱۹۴۰، او به فرانسه بازگشت و در اسکله در مارسی کار می کرد.

در دهه ۱۹۵۰، مشارکت او با فعالیت های اتحادیه کارگری و سیاست های چپ رادیکال به طور قابل توجهی رشد کرد وی علاقه زیادی به ادبیات و سیاست ضد استعماری فرانسه داشت.

در فرانسه، سمبن در جمع نویسندگان سیاه پوستی مانند ریچارد رایت آمریکایی آفریقایی تبار، کلود مک کی جامائیکایی و ژاک رومن هائیتی بود.

او اولین رمان‌های خود را Le Docker Noir (The Black Docker, 1956) و Les Bouts de Bois de Dieu (تکه‌های چوب خدا،۱۹۶۰) منتشر کرد.

سمبین در مجموع شش رمان،چهار رمان و یک مجموعه داستان کوتاه نوشت.

بسیاری از این فیلم‌ها توسط او برای سینما اقتباس شده‌اند و از جمله فیلم‌های شاخص او در طول شش دهه هستند.

همانطور که “سامبا گاجیگو” گفته است، سمبنه «به هر وسیله ای که لازم بود فیلم می ساخت»  این امر در جوامع آفریقایی که از دهه ۱۹۵۰ به بعد از استعمار بیرون آمده اند، اهمیت خاصی پیدا داشت.

او که با نویسندگی خود به موفقیت نسبی دست یافت، با امکان دستیابی به مخاطبان وسیع تری، به ویژه آنهایی که فرانسوی بلد نبودند، الهام گرفت که به سمت سینما حرکت کند.

پس از یک سال در استودیو گورکی در مسکو، او به سنگال بازگشت و در سال ۱۹۶۳ با فیلم کوتاه اصلی Borom Sarret ظاهر شد.

از مشهورترین فیلم‌های او می‌توان به La Noire de… (دختر سیاه، ۱۹۶۶) و مندابی (حکم پول، ۱۹۶۸) اشاره کرد که هر دو اخیراً بازسازی شده‌اند.

برای کسانی که می‌خواهند کاتالوگ کاری “سمبین “را بررسی کنند،در اینجا پنج فیلم تحسین‌ شده را به‌ عنوان معرفی کوتاهی از کار او آورده‌ایم که او را به عنوان مهمترین فیلمساز آفریقایی قرن بیستم تقویت می کنند.

۱٫ La Noire de… (۱۹۶۶)
این فیلم درباره دیوآنا، یک زن جوان سنگالی است که با کارفرمای خود به فرانسه نقل مکان می‌کند تا به عنوان پرستار بچه ادامه دهد. این فیلم بر آسیب های ناشی از استثمار و از خود بیگانگی او در فرانسه متمرکز است – برای دیوانا، واقعیت غم انگیز است. فیلمنامه بر اساس داستانی کوتاه از مجموعه “سمبن” در سال ۱۹۶۲ به نام Voltaique ساخته شده است.

۲٫ مندابی (۱۹۶۸)
این فیلم با بازگشت به موضوع مهاجرت و پارادوکس های آن، مردی بیکار در سنگال پس از استقلال را دنبال می کند که در ازای مبلغ قابل توجهی از برادرزاده اش که به عنوان نظافتچی خیابان در پاریس مشغول به کار است، حواله ای دریافت می کند،در تلاش‌هایش برای نقد کردن پول، مرد باید با بوروکراسی کافکیایی و شهرنشینان بی‌وجدان که او را فرصتی برای بقای کوتاه‌مدت خود می‌دانند، مبارزه کند. این اولین فیلمی بود که به زبان آفریقایی ساخته شد.

۳٫ Xala (1975)

Xala که احتمالاً پربیننده‌ترین فیلم سمبنه است، مستقیماً به ویژگی‌های خاص دولت‌های پس از استقلال مانند سنگال و ناتوانی نخبگان آنها، هم به صورت استعاری و هم به معنای واقعی کلمه، می‌پردازد. داستان فیلم حول محور یک تاجر موفق به نام ال حاج است که در جشن موقعیت جدید خود در هیئت حاکمه ایالت تازه استقلال یافته، تصمیم می گیرد همسر سومی بگیرد. ناتوانی او در به پایان رساندن ازدواج با عروس بسیار کوچکترش منجر به تحقیر مارپیچ می شود زیرا تلاش برای یافتن درمانی (یا xala ) برای ناتوانی او انجام می شود.

۴٫ کمپ د تیارویه (۱۹۸۸)
وقایع تاریخی که در یک اردوگاه ترانزیت برای سربازان آفریقایی ( تیریلور ) در نزدیکی داکار، سنگال در سال ۱۹۴۴ رخ داد در این فیلم دراماتیک شده است. این سربازان در جنگ جهانی دوم برای فرانسه جنگیده بودند، اما پس از بازگشت به آفریقا و منتظر خروج از خدمت، با شرایط بد زندگی مواجه می‌شوند – حقوق آنها ابتدا به تأخیر افتاده و سپس به شدت کاهش می‌یابد. این منجر به شورش علیه مقامات فرانسوی می شود که عواقب خونینی دارد. 

۵٫ مولاده (۲۰۰۴)
توانمندسازی زنان در بحبوحه شرایط بحث برانگیز یکی از دغدغه های کار “سمبن” است ، مولاده پیچیدگی‌های «سنت» و «مدرنیته» را در رابطه با نقش‌های جنسیتی و سیاست عمل بررسی می‌کند. فیلم در میان جنبه‌های پیچیده بحث‌های رایج در هر دو خط جنسیت و نسلی حرکت می‌کند.

مهاباد/بالویز/۱۴۰۱/۱۱/۱۴-۰۱:۰۰:۰۰/خبر۳۵۷۱/کدخبر۱۷۱۸۴/ج