مهاباد/بالویز/محمد قاضی از مترجمان برجسته دوره معاصر ایران است که ماحصل ۵۰ سال ترجمه و نگاشتن وی، ۶۸ اثر شامل کتاب و ترجمه های ادبی ارزشمند است. به گزارش سرویس فرهنگی و هنری،پایگاه خبری بالویز“محمد قاضی در ۱۲ مرداد ۱۲۹۲ خورشیدی در مهاباد دیده به جهان گشود. پدرش میرزا عبدالخالق امام جمعه شهر بود و […]
به گزارش سرویس فرهنگی و هنری،پایگاه خبری بالویز“محمد قاضی در ۱۲ مرداد ۱۲۹۲ خورشیدی در مهاباد دیده به جهان گشود. پدرش میرزا عبدالخالق امام جمعه شهر بود و مادرش آمنه خانم نام داشت.
محمد قاضی در کتاب سرگذشت خود به نام خاطرات یک مترجم مینویسد: پدر من ابتدا یک فررند به نام محمد داشت که فوت کرد، سپس یک دختر داشت آن هم فوت کرد ولی به دلیل اینکه پدرم به نام محمد علاقه داشت، من را محمدثانی نامید. وی بعدها با زنی به نام ایران ازدواج کرد که حاصل آن ۲ فرزند به نام فرهاد و مریم است.
قاضی در پنج سالگی پدرش را از دست داد و به همین دلیل یکی یا ۲ سال نزد مادر و مادربزرگش در روستای چاغرلو در نزدیکی مهاباد سپری کرد و در ۱۳۰۷ خورشیدی گواهی نامه ششم دبستان را گرفت. در همین دوره فراگیری زبان فرانسه را نزد شخصی به نام گیو که از کردهای عراق بود، آغاز کرد. چون در آن زمان مهاباد دبیرستان نداشت، قاضی پس از یک سال انتظار از مهاباد به تهران رفت و عمویش جواد قاضی که در وزارت خانه دادگستری کار میکرد، او را به دبیرستان فرستاد.
قاضی در ۱۳۱۵ خورشیدی از دبیرستان دارالفنون دیپلم ادبی گرفت و در ۱۳۱۸ در رشته حقوق قضایی دانشآموخته شد. از ۱۳۲۰ خورشیدی مدت کوتاهی در وزارت خارجه و سپس در دارایی مشغول به کار شد و در دهه ۴۰ خورشیدی نیز در اداره دخانیات مشغول به کار می شود تا اینکه در ۱۳۵۵ خورشیدی از کار دولتی بازنشسته شد.
از ابتدای دهه ۱۳۲۰ با ترجمه اثری کوچک از ویکتور هوگو به نام کلود ولگرد، نخستین قدم را در راه ترجمه برداشت و پس از آن ۱۰ سال ترجمه را کنار گذاشت. در ۱۳۲۹ خورشیدی، پس از صرف یک سالو نیم وقت برای ترجمه جزیره پنگوئنها اثر آناتول فرانس بهزحمت توانست ناشری برای این کتاب پیدا کند اما سه سال بعد که این اثر انتشار یافت به دلیل شیوایی و روانی و موضوع متفاوت کتاب، آناتول فرانس از ردیف نویسندگان بیبازار که کتابشان را در انبار کتابفروشان در ایران خاک میخورد به درآمد. نجف دریابندری در روزنامه اطلاعات در این باره مطلبی را با عنوان «مترجمی که آناتول فرانس را نجات داد» نوشت. قاضی در ۱۳۳۳ خورشیدی کتاب شازده کوچولو نوشته سنت اگزوپری را ترجمه کرد که بارها تجدید چاپ شد. محمد قاضی با ترجمه دوره کامل دن کیشوت اثر میگل د سروانتس در سالهای ۱۳۳۶ و ۱۳۳۷ جایزه بهترین ترجمه سال را از دانشگاه تهران دریافت کرد.
وی ۵۰ سال ترجمه کرد و نوشت و نتیجه تلاش او ۶۸ اثر شامل ترجمه های ادبی و کتاب هایی به زبان فارسی بود. از آثار مهم ترجمهشده توسط او میتوان به جزیره پنگوئنها نوشته آناتول فرانس، چهل روز موسی داغ اثر فرانتز ورفل، درد ملت نوشته ابراهیم احمد، دن کیشوت اثر میگل سروانتس، زوربای یونانی به قلم نیکوس کازانتزاکیس، شازده کوچولو نوشته آنتوان دو سنتاگزوپری، صلاحالدین ایوبی اثر آلبر شاندور، قلعه مالویل نوشته روبر مرل، کمون پاریس، مسیح بازمصلوب اثر نیکوس کازانتزاکیس، نان و شراب نوشته اینیاتسیو سیلونه، آخرین روز یک محکوم اثر ویکتور هوگو، آدمها و خرچنگها، آزادی یا مرگ نوشته نیکوس کازانتزاکیس، ایالات نامتحد به قلم ولادیمیر پوزنر، باخانمان نوشته هکتور مالو، بردگان سیاه، پولینا چشم و چراغ کوهپایه اثر آناماریا ماتوته، تاریخ ارمنستان، تاریخ مردمی آمریکا نوشته هاروی واسرمن، تاریکترین زندان اثر ایوان اولبراخت، خداحافظ گری کوپر نوشته رومن گاری، داستان کودکی من اثر چارلی چاپلین و … نام برد. وی بیشتر از زبان فرانسوی به فارسی ترجمه میکرد. او در مقدمه کتاب زوربای یونانی، خود را زوربای ایرانی نامیدهاست.
قاضی همچنین تالیفاتی از جمله خاطرات یک مترجم، سرگذشت ترجمههای من و زارا، عشق چوپان هم دارد. خاطرات این مترجم را میتوان یک روایت روتوش نخورده از زندگی او دانست؛ روایتی که برخی از جنبههای پنهان زندگی او را، بدون کوچکترین ملاحظهکاری افشا کردهاند. در همین خاطرات است که میبینیم قاضی در جایگاه کارمند دخانیات چگونه از اینکه به اشتباه، پاداش ۵۰۰ تومانی در دهه ۴۰ خورشیدی دریافت کرده، ذوق میکند و سپس که مشخص میشود، پرداخت اشتباه بوده و البته قاضی همه پول را خرج کرده بود، به چه روشهایی متوسل میشود تا آن پاداش را به دخانیات بازنگرداند.
محمد قاضی در ۱۳۵۴ خورشیدی به بیماری سرطان حنجره دچار شد و هنگامی که برای معالجه به آلمان رفت، این بیماری تارهای صوتی و نای او را گرفته بود و پس از جراحی به علت از دست دادن تارهای صوتی، دیگر نمیتوانست سخن بگوید و از دستگاهی استفاده میکرد که صدایی ویژه تولید میکرد. با این حال کار ترجمه را ادامه داد و ترجمههای جدیدی از او تا آخرین سال حیاتش انتشار مییافت. به علت همین مولد بودن در عین خاموشی است که بسیاری، تعبیر حنجره زبان فارسی یا حنجره ترجمه را برای او به کار میبرند.
سرانجام این مترجم پرتلاش کشور در سحرگاه ۲۴ دی ۱۳۷۶ خورشیدی در تهران درگذشت. وی پیش از آن که دار فانی را وداع گوید، گفته بود که همواره آرزومند است، وقتی که درگذشت در مهاباد به خاک سپرده شود. به همین منظور برپایه وصیت خودش پیکرش پس از انتقال به زادگاهش با حضور شمار زیادی از هموطنان و همزبانانش در مقبره الشعرای مهاباد آرام گرفت.
در فروردین سال ۱۳۸۶ از تندیسی به بلندی ۴ متر از او در جنب دانشگاه مهاباد پرده برداری شد.
برخی از آثار ترجمهشده محمد قاضی:
جزیره پنگوئنها (اثر آناتول فرانس) / چهل روز موسی داغ اثر فرانتز ورفل / درد ملت (ترجمه به همراه احمد قاضی از رمان کردی «ژانی گهل» نوشته ابراهیم احمد) / دن کیشوت اثر میگل د.سروانتس / زوربای یونانی اثر نیکوس کازانتزاکیس / شازده کوچولو، سنت اگزوپری، ۱۳۳۳ / صلاحالدین ایوبی اثر آلبر شاندور / قلعه مالویل / کمون پاریس / مسیح بازمصلوب / نان و شراب (اثر اینیاتسیو سیلونه) / آخرین روز یک محکوم / آدمها و خرچنگها / آزادی یا مرگ / ایالات نامتحد (اثر ولادیمیر پوزنر) / باخانمان / بردگان سیاه / پولینا چشم و چراغ کوهپایه آناماریا ماتوته) / تاریخ ارمنستان / تاریخ مردمی آمریکا (هاروی واسرمن) / خداحافظ گری کوپر (رومن گاری) / داستان کودکی من / در زیر یوغ (اثر ایوان وازوف) / در نبردی مشکوک / زن نانوا / سادهدل از ولتر، ۱۳۳۳ / سپیددندان (جک لندن)، ترجمه در ۱۳۳۱ / سرمایهداری آمریکا / سگ کینهتوز / شاهزاده و گدا اثر مارک تواین، ترجمه ۱۳۳۳ / غروب فرشتگان اثر پاسکال چاکماکیان /فاجعه سرخپوستان آمریکا / کرد و کردستان، نوشته واسیلی نیکیتین / کلود ولگرد (اثر ویکتور هوگو)، ترجمه در ۱۳۱۷ / کلیم سامگین (اثر ماکسیم گورکی) /کوروش کبیر اثر آلبر شاندور /ماجراجوی جوان / مادر (اثر ماکسیم گورکی) / مادر (اثر پرل باک) / درباره مفهوم انجیلها (اثر کری ولف)
مهاباد/پایگاه خبری بالویز/۹۹/۱۰/۲۵-۱۷:۳۰:۱۲/-پ
وی دارای صدها قطعه موسیقی کُردی است
شهرستان مهاباد ۹۴ اثر تاریخی ثبتشده ملی دارد
خدمات ویژهای در اختیار باغداران قرار میدهد
در شهرگوگ تپه هم ۹۰ درصد جمعیت از خدمات مدرن فاضلاب بهرهمند هستند
Δ